·˙˙·• ღ° ஜ»عشق+تو»ஜ°ღ•·˙˙·

☆مرا دوست بدار، اندک ولی طولانیღ

تنهایی !!!!

 

 

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم......




تنهائی را دوست دارم چون بی وفا نیست




تنهائی را دوست دارم چون تجربه اش کرده ام




تنهائی رادوست دارم چون عشق دروغین درآن نیست




تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست




تنهائی رادوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم



گریست وهیچ کس اشکهایم را




نمیبیند




اما از روزی که تو رادیدیم نوشتم.




ازتنهائی بیزارم چون تنهائی یاد آور لحظات تلخ بی تو بودنم




است...

[ جمعه 23 دی 1390برچسب:, ] [ 11:49 ] [ sohila ] [ ]

***...به یاد داشته باش...***

می دونی قشنگی زندگی به چیه ؟

این که تو بی خبر باشی و یکی دیگه به خاطرت با خدا راز و نیاز کنه ...  


به یاد داشته باش که یک مرد ، عشق را پاس می دارد
یک مرد هر چه را که می تواند به قربانگاه عشق می آورد
آنچه فدا کردنی ست فدا می کند ، آنچه شکستنی ست می شکند
و آنچه را که تحمل سوز است ، تحمل می کند
اما هرگز به منزلگاه دوست داشتن به گدایی نمی رود

[ جمعه 23 دی 1390برچسب:, ] [ 11:39 ] [ sohila ] [ ]

***...دوستت دارم...***

اگر بعد از مرگم از تو پرسیدند كه آن وجودی را كه زمانی با تو میدیدند كه بود؟
بگو
دنیایی از عشق بود كه به خاطر حسرت كرانه عشق جوش وخروش میكرد
بگو
دیوانه ای بت پرست بود كه بتش را دیوانه وار دوست می داشت
بگو
اشك در بدری بود كه به هیچ دیده ای به جز دیده ی من آشیان نداشت
بگو
بگو برای اندك زمانی با من بود ولیكن تا آخرین لحظه هایش می گفت :

                                 دوستت میدارم

[ جمعه 23 دی 1390برچسب:, ] [ 11:35 ] [ sohila ] [ ]

◄◄◄ دلتنگ توام...►►►

دلتنگ توأم
تا شادمانه مرا ببینند
شاخه‌ها
به شکل نام تو سبز می‌شوند،
پرنده کوچکی که نمی‌دانم نامش چیست
حروف نام تو را
بر کتابم می‌ریزد،
آفتاب
به شکل پروانه‌ای از مس
گرد صدایم
بال می‌زند،
و می‌دانم سکوت
فقط به خاطر من سکوت است،
اما من
دلتنگ توأم
شعر می‌نویسم
و واژه‌هایم را کنار می زنم
که تو را ببینم ...

[ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, ] [ 10:24 ] [ sohila ] [ ]

۩ کاش فاصله ها... ۩

کاش فاصله ها
اجازه میدادند
وقتـــــــــی قلبها به یاد هم میتپند
در کنار هم باشند

[ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, ] [ 10:22 ] [ sohila ] [ ]

♥♥♥کاش!♥♥♥

کاش ! شب می شد و از دور تورا می دیدم

کاش ! گلبوسه لبخند تورا می چیدم



کاش ! یک بار تو را در خلوت من می ماندی

راز پنهان مرا از نفسم می خواندی



کاش ! مهرم به درون دل تو می تابید

کاش ! سیر نگهم در نگهت می خوابید



کاش ! یاد رخ من مست و خرابت می کرد

کاش ! افسون دلم نقش بر آبت می کرد



کاش ! افسانه عشقم به دلت جا می شد

کاش ! دنیا ز شعف غرق تمنا می شد

[ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, ] [ 10:10 ] [ sohila ] [ ]

✿از دوريت غمگينم...✿

دلم براي تو تنگ است و در نبود تو، حضور من امنيتي براي خود از

شور احساس نميبيند!

آه... که دلم بهانه اولين ديدار را ميکند، اولين نگاه و اولين کلام؛

آري، اگر بخواهم شرح کننده وجودت باشم، آنقدر از دوريت غمگينم

و آنقدر منتظر وجود ورودت هستم که زمانه از آه سوزان من سودائي

ميکند

صداي جانسوزم را بشنو! که از ته قلب صدايت ميکند و از صميم دل

دوستت دارد

بيا و ببين چقدر عاشقم و چقدر خواهان تو!

چون ميدانم آنچه ميماند "عشق" است و آنچه ميگذرد "عمر"!

پس بيا و ببين که چقدر عاشقم حتي اگر با شلاق جدائي تنبيهم کني

چون ميدانم بي تو برايم امنيت نيست!!!

اي آرام بخش وجودم! بيا و باورکن چشمانم فقط تورا ميبيند و دلم فقط

بهانه تورا ميگيرد و من عاشق فقط دلم به نگاه تو خوش است؛

...حتي اگر مستانه ترين چشمها را مقابل ديدگانم خمار کنند من فقط

ناز چشمان تورا ميخواهم

با تمام وجودم نام تورا ميبرم و با تمام احساسم برايت مينويسم که ...

دوستت دارم رســــولــــم

[ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, ] [ 10:0 ] [ sohila ] [ ]

...متن ترانه شیدایی...

هنوز عادت به تنهایی ندارم

باید هرجوریه طاقت بیارم

اسیرم بین عشق و بی خیالی

چه دنیای غریبی بی تو دارم

میترسم توی تنهایی بمیرم

کمک کن تا دوباره جون بگیرم

یه وقتایی به من نزدیک تر شو

دارم حس میکنم از دست میرم

نمی ترسی ببینی برای دیدن تو

یه روز از درد دلتنگی بمیرم

تو که باشی کنارم میخوام دنیا نباشه

تو دستای تو آرامش بگیرم

بگو سهم من از تو چی بوده غیر از این تب

کی رو دارم به جز تنهایی امشب

میخوام امشب بیفته به پای تو غرورم

نمی تونم ببینم از تو دورم

دارم تاوان دلتنگی مو میدم

کنار تو به آرامش رسیدم

بیا دنیامو زیبا کن دوباره

خدایا از تو زیبـــاتر ندیدم

[ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, ] [ 9:41 ] [ sohila ] [ ]

...باران تنهایی...

دیریست دلم گرفته باران

اشکم که ز غم سرشته باران

چندیست "اسیر دست اویم"

بر لوح دلم نوشته باران!

باران! دل من چو راز دارد،

از او طلب نیاز دارد،

آن ماه سفر کرده ی دیروز،

مرغیست خموش و ناز دارد.

باران به دلم غمی نشسته

من بال و پرم. ولی شکسته!

باران مه من چه حال دارد؟؟؟

این دل ز تو هم سوال دارد!

باران برِ من ببار باران

از او خبری بیار باران

آه ای دل ناصبور، صبری

آرام بمان، قرار قدری...

[ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, ] [ 9:26 ] [ sohila ] [ ]

**...یه نفر یه جایی درحال فکر کردن به توست...**

یه نفر... یه جایی...


تمام رویاهاش لبخند توست وزمانی که به تو فکر میکنه

احساس میکنه زندگی واقعا با ارزشه

پس هرگاه که احساس تنهایی کردی

این حقیقت رو به خاطر داشته باش

که.... یه نفر.... یه جایی......

در حال فکر کردن به توست...

[ پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:, ] [ 8:47 ] [ sohila ] [ ]

تا ابد دوستت دارم...

بی آنکه بخواهم مجنون من باشی لیلای وفادار تو خواهم بود...

بی آنکه بخواهم در غم من اشک بریزی

آرزومندانه از غم تو خواهم مرد...

حیف است کلام آخر ناگفته بماند بگذار آشکارا بگویم:

تا ابد دوستت دارم...       

[ پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:, ] [ 8:36 ] [ sohila ] [ ]

&لذت&

لذت هام تکراری شدن

خودمم میدونم

ولی نمیتونم بذارمشون کنار

مثله دوختن یه شال گردن نیم متری میمونه

که دوختنش رو نمیخوای هیچ وقت تموم کنی

هر چی میبافی از اون سر پنبه میکنی

می ترسم...

از تموم شدنشون میترسم

از بی لذتی میترسم

 

[ پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:, ] [ 8:23 ] [ sohila ] [ ]

***...دوستت دارم...***

این بار

مینویسمت...

" تو " را میان اصطحكاك مداد و كاغذ

گیر خواهم انداخت

شاید اینگونه بشود تو را

" تجربه " كرد...!!!

برای تويی كه قلبت پـاك است...

برای تو می نویسم........

برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...

برای تويی كه احساسم از آن وجود نازنين توست...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...

برای تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است....

برای تويی كه قلبت پـاك است...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..........

دوستت دارم تا ........!

نه...!

دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد

بی حد و مرز دوستت دارم 

 

[ پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:, ] [ 8:17 ] [ sohila ] [ ]

*...عاشقتم عزیزم ...*

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ، نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ، به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ، به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ، به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ، تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ، نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !

[ پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:, ] [ 12:35 ] [ sohila ] [ ]